ساخت نماهنگ حاج قاسم سلیمانی
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۱۷۷۷۸
علی عبدی نسب گفت: با توجه به این که در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی هستیم بنابراین تصمیم گرفتیم برای تولید محتوا در فضای مجازی، نماهنگ حاج قاسم را بسازیم.
«علی عبدی نسب» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از جنوب کرمان، گفت: با توجه به این که در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی هستیم بنابراین تصمیم گرفتیم برای تولید محتوا در فضای مجازی، نماهنگ حاج قاسم را بسازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیر کانون فرهنگی هنری مصباح علی آباد عمران جیرفت افزود: به همین منظور با همکاری تیم فیلم ساز کانون موفق شدیم این نماهنگ را پس از ۵ روز تلاش و کوشش به پایان برسانیم و اکنون این نماهنگ برای پخش در سالروز شهادت این سردار رشید اسلام آماده است.
وی بیان کرد: یک خواننده شعری را در وصف حاج قاسم سلیمانی سروده که کار تولید نماهنگ آن به گروه فیلم ساز کانون مصباح محول شد که الحمدالله خروجی کار بسیار عالی شده است.
عبدی نسب ابراز کرد: نماهنگ حاج قاسم، در ۴ دقیقه تولید شده و در ساخت این نماهنگ قریب ۲۰ نفر از اعضای این کانون فرهنگی هنری مشارکت داشته اند.
مدیر کانون فرهنگی هنری مصباح علی آباد عمران جیرفت اظهار کرد: در ساخت نماهنگ حاج قاسم سعی کردیم میزان عشق و ارادت بچه های روستایی را به این سردار شهید به نمایش بگذاریم.
وی در خاتمه تاکید کرد: سردار سلیمانی خدمات ارزنده ای را به انقلاب و نظام اسلامی انجام دادند و شاید تولید این نماهنگ کمترین کاری باشد که ما برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره این شهید انجام داده ایم. پایان پیام/586
منبع: شبستان
کلیدواژه: نماهنگ حاج قاسم کانون فرهنگی هنری مصباح علی آباد عمران حاج قاسم سردار حاج قاسم سلیمانی حاج قاسم سلیمانی حاج قاسم سلیمانی نماهنگ حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۱۷۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روز خلیج فارس با شهنواز
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر به تازگی یادداشتی را به بهانه روز خلیج فارس و یک عکس یادگاری، با عنوان «روز خلیج فارس با شهنواز» نوشته است.
مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید:
این عکس را اواخر دهه هفتاد، امیرواحدی رفیقم از ما رفقای جنگش و استاد همایون شهنواز کارگردان دلیران تنگستان گرفت دم دهانه ورودی خلیج فارس به اروند رود روبروی شهر فاو عراق در سفری که نتیجه اش شد عاشق شدن استاد شهنواز به دریاقلی سورانی و نجات ابادان با دوچرخه.
از راست اسدالله، قبصه چی که جز لج و لجبازی با ما دیدبانها بلد نبود، وقتی بالای دیدگاه بودیم و ازش درخواست شلیک روی دشمن میکردیم، میگفت: باز این فرعون ها صبحونه شون را تو بهترین هتل دنیا خوردند رفتن بالا فکر میکنن ما قبضه چی ها نوکر و بردشون هستیم و تو این گرما دست به سینه دستوراتشون، وقتی هم اولین شلیک کردی بعد فرمایشاتشون تازه شروع میشه حالا شلیک بعدی پنجاه تا بالا بیست به راست دومی از راست پرویزه که بخاطر کفتراش تو جنگ مونده و هشت سال ماند و ماند و هشت بار مجروح شد یکبار شش گلوله تیربار، یک بارش سی و شش تا ترکش، یک بار دیگه چشم راستش و یک بار هم که روی تخت بیمارستان جنگی با ان خونریزی شدید و قطع نشدنی رگ بین دو پا میگفت:
دیگه به من نگید پرویز بگید پروین
و جراحش غش کرده بود از خنده
و بعد اون سمت چپی استاد شهنواز، اقا قاسم مسئول و پدر ما کوچولو بسیجی های مقر اسکله هشت که از همان روزهای اول جنگی با رفیقش حسین لدن (مادر همون بچه ها) وقتی فهمیدن بعثی ها، تو جاده خروجی شهر ابادان مینی بوس و اتوبوس و سواری مردم بیگناه را میگیرند و هرکس ریش داره را پیاده و به اسارت برده و یا اعدام صحرایی میکنند قسم خوردند تا ابادان از محاصره در نیاد ریششون رو نزنند و ریششان بلند شد و بلند شد و و بلند شد تا انکه شانسشون زد و محاصره شهر یک سال نشده شکسته شد وگرنه حالا حالاها هرسال رکورد جدیدتر ریششون تو کتاب رکوردهای گینس جابجا و قیافه هردویشون هم طوری ثبت میشد که تا حالااینقدر گمنام نمونند.
ولی یک سال کمتری بعد، قاسم با برادر کوچکترش رضا که همسن من بود تو مرحله سوم عملیات خرمشهر با هم مجروح شدند وقاسم داغان و مجروح روز ازادی خرمشهر و وسط غریو شادی مردم تو خیابونا بود که ننه قاسم نتوست تحمل کنه و زد زیر گریه و خبر شهادت رضا را وسط شادی اون همه مردم به قاسمش داد.
این عکس را امیر گرفت، که با هم مهمات های خمپاره اسدالله را میدزدیم و بعد به خودش میدادیم که برامون شلیک کنه برای همایون شهنواز اشنایی با این بچه ها اون روز تو دهنه خلیج فارس طوری بود که انگار همرزم های رییسعلی دلواری رو پیدا کرده به هر حال برای من روز خلیج فارس با تمام جغرافیای داخل و بیرون این عکس همگی از این جور آدم ها هستند و بس!
کد خبر 6095029 فاطمه میرزا جعفری